جدول جو
جدول جو

معنی ناوک انداختن - جستجوی لغت در جدول جو

ناوک انداختن
(عَ کَ دَ)
پرتاب کردن ناوک. افکندن ناوک:
گر ناوکی اندازدعمدا بنشاند
پیکان پسین ناوک در پیشین سوفار.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
ناوک انداختن
پرتاب کردن ناوک
تصویری از ناوک انداختن
تصویر ناوک انداختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ دَ)
پنهان انداختن در خاک چیزی که بدزدی رفته تا دزد رسوا نشود. خاک اندازان و خاک ریختن نیز گویند و این در هندوستان مرسوم است. (آنندراج). رجوع به خاک انداز شود:
گفتمش دزدیده ای دل را و خون کردی جگر
گفت سیفی خاک ریزم گر بمن داری گمان.
سیفی بدیعی (از آنندراج).
خاک بر هر طرف تودۀ افلاک انداز
نشود یافته آن گم شده بی خاک انداز.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(غَ شُ دَ)
نگون افکندن. رجوع به نگون و نگون افکندن شود:
چو پاسخ چنین گفت آن رهنمون
بزد تیغو انداختش سر نگون.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(رَ بَ تَ)
ناخن رساندن بر ساز و امثال آن. پنجه بر تار و رباب و چنگ زدن:
ذره و خورشید گر در رقص آید دور نیست
ناخن مضراب بر تار رباب انداختیم.
ابونصرنصیرای بدخشانی (از آنندراج).
، ناخن گرفتن. به ضرب چوب ناخن دست و پای کسی را انداختن. رجوع به ناخن گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
ناخن رساندن به ساز و مانندآن با ناخن بر چنگ و رباب و جزآنهازدن، بضرب چوب ناخن دست و پای را انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
للتّجعّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
Crease
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
zerknittern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
しわをつける
دیکشنری فارسی به ژاپنی
چروک انداختن، چین و چروک شدن
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
چروک انداختن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
ভাঁজ পড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
kunyoosha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
주름지게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
झुर्री करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
сморщивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
stropicciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
zagnieść
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چروک انداختن
تصویر چروک انداختن
ยับ
دیکشنری فارسی به تایلندی